در مقالۀ قبلی بخشی از مطالب مطرح شده توسط دکتر پاتریشیا کاگلین در کنفرانس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیومکزیکو را با شما در میان گذاشتیم. بخش هفتم از این مجموعه مقالات را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید:

پژوهش در مورد بیماری‌های روان‌تنی

به تازگی پژوهش جدیدی در مورد علائم بیماری‌های جسمانی‌ای انجام شده که هیچ توضیحی برایشان وجود ندارد. این پژوهش در کانادا انجام شده اما فکر می‌کنم همین نتایج در مورد آمریکا هم صدق می‌کند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد سه چهارم افرادی ‌که با مشکل درد قفسۀ سینه به اورژانس مراجعه می‌کنند در حالی از اورژانس خارج می‌شوند که هیچ مشکل جسمانی‌ای در آنها پیدا نشده است. در واقع فقط یک ششم افرادی که به اورژانس مراجعه می‌کنند تشخصیص‌های پزشکی مشخصی دریافت می‌کنند. پس به نظر می‌رسد بسیاری از افرادی که به اورژانس مراجعه می‌کنند به نوعی مشکلات اضطرابی و هیجانی دارند که خودشان را در قالب علائم جسمانی بروز داده‌اند. بنابراین، پژوهشگران در اورژانش روان‌شناسی را قرار دادند که در حوزۀ ISTDP آموزش دیده بود. این روان‌شناس قرار بود بیمارانی را ببینید که مشخص شده بود هیچ‌ گونه مشکل جسمانی‌ای نداشتند. بسیاری از این بیماران کسانی بودند که مدام به اورژانس مراجعه می‌کردند و در واقع در طول یک سال بیش از ۱۰۰ بار در اورژانس ویزیت می‌شدند.

ISTDP و بهبود علائم بیماری‌های روان‌تنی

در این پژوهش ۷۷ بیمار بررسی شدند. این بیماران به طور متوسط کمتر از ۴ ساعت درمان ISTDP دریافت کردند. در این جلسات به طور خاص بر روی آن دسته از هیجانات سرکوب شدۀ این بیماران تمرکز شد که با علائم جسمانی آنها ارتباط پیدا می‌کردند. بعد از کمتر از چهار جلسه درمان، ۸۰ درصد بیمارانی که مشکل پانیک داشتند دیگر نیازی به مراجعۀ مجدد به اورژانس پیدا نکردند. همچنین، ۶۸ درصد از علائم بیماری در تمام این ۷۷ بیمار کاهش پیدا کرد. در نتیجه هم هزینه‌های این بیماران کاهش پیدا کرد و هم اینکه آنها رنج کمتری را متحمل شدند.

پژوهش نروژ

در نروژ هم در حال حاضر چنین پژوهشی در دست چاپ است. آنها یک بخش نگهداری از بیماران تأسیس کردند که در این بخش برای کمک به بیماران از روش ISTDP استفاده می‌شود. در این بخش به طور ویژه به بیماران مقاوم به درمان رسیدگی می‌شود. آنها سیستم پرداخت کنندۀ انفرادی دارند. بیمارانی که در این بخش‌ها پذیرش می‌شوند قرار است همیشه در آنجا بمانند‌. بنابراین، کارکنان این بخش‌ها واقعاً دوست دارند ببینند که آیا می‌توانند کاری بکنند که این بیماران برای طولانی مدت بهبود پیدا کنند.

۳۶ بیماری که معیارهای بیماران مقاوم به درمان را داشتند در این پژوهش شرکت داده شدند. آنها حداقل در سه درمان قبلی با شکست درمانی مواجه شده بودند. بسیاری از این بیماران بارها بستری شده بودند و عملکردشان به شدت مختل شده بود. آنها نمی‌توانستند کار کنند و… بنابراین آنها در یک دورۀ هشت هفته‌ای درمانی شرکت داده شدند که کاملاً با روش ISTDP روی آنها کار می‌شد. بنابراین، هر یک از این بیماران بین ۱۶ تا ۲۰ ساعت درمان فردی ISTDP دریافت می‌کردند. در جلسات درمانِ تمام اعضای این گروه تمرکز بر روی تعارضاتی بود که آنها در مورد احساساتشان داشتند. پژوهشگران این پژوهش در کار با این بیماران دشوار نتایج خیلی خیلی چشمگیری گرفتند.

نتایج پژوهش نروژ

بعد از هشت هفته درمان، وضعیت بالینی ۸۲ درصد بیماران به طور چشمگیری بهبود پیدا کرد. علاوه بر این، ۹۴ درصد از این بیماران وقتی یک سال پس از پایان درمان وضعیتشان پیگیری شد، بهبود پیدا کرده بودند. نکتۀ چشمگیر اینجا است که هیچ یک از این افراد حالشان بدتر نشده بود؛ چون معمولاً افراد وقتی بستری می‌شوند حالشان بدتر می‌شود. اندازۀ اثر نیز خیلی بالا بود. در پایان درمان اندازۀ اثر ۱.۴۲ و بعد از پیگیری یک ساله، اندازۀ اثر به ۱.۵۷ رسید. علاوه بر این، نمره بیماران شرکت کننده در این پژوهش در آزمون سنجش سریع وضعیت آسیب شناختی روانی (SCL_90) در پایان درمان برابر با ۹۶. بود و در پیگیری یک ساله به ۱.۲۴ رسید.

برای مطالعۀ ادامۀ این مطلب، منتظر مقالات بعدی باشید.