پس ماندههای روز (رویاهای دوران قرنطینه)
بین آپریل 2020 تا مارچ 2021، گروه کوچکی از دانشجوهای تحصیلات تکمیلیِ واحدِ روانکاویِ دانشگاه لندن[1] شروع به جمع آوری رویاهای دوران قرنطینهی همگانی کردند. ماحصلِ این کوششها، الهام بخش ساخت سه انیمیشن شد که با نظر به بیش از پانصد رویای ثبت شده توسط عموم مردم در دوران قرنطینه ساخته شده بود. در ادامه ضمن بررسی نخستین انیمیشن از این سهگانه به برخی از فرمها و احساسات بیان شدهی مشترک در این مجموعه رویاها، و به موازات آن تجربیات شخصیِ زیگموند فروید از جنگ جهانی اول و پاندمی آنفلوانزایِ 1918، و چگونگی اثر این تجربیاتِ تروماتیک بر شکل گیری نظریه تفسیر خواب او میپردازیم.
“بخدا میتوانستم در پوست گردویی محصور باشم و خود را شاه سرزمینی بیکران بدانم، اگر این نمیبود که خوابهای بد میدیدم.” (هملت)